محمد زارع

متن...شعر

محمد زارع

متن...شعر

مرگ و زندگی

از آزادی چه مانده است؟

یک مجسمه!

در شهر ما

هر که مرد

مجسمه اش را

ساختند!


***

چاره ای نیست

حالا باید جنگید

برای صلح!


***

ایستاد روی خط مرزی

رو کرد به دنیا

فریاد زد:

اینجا دیگر زمین خداست!